امیدوارم نداشتن سلبریتی به «مامان» ضربه نزند!
- شناسه خبر: 15434
- تاریخ و زمان ارسال: ساعت
هنرمندنیوز: آرش انیسی، متولد تیر هزار و سیصد و شصت، شیراز، فوق لیسانس سینما، در کارنامه هنری او میتوان به فیلمهای کوتاه «در سوگ سیاوش»، «بازتاب یک ذهن ناتمام»، «ای پدر ما که در آسمانی»، «سودوکو»، «رقص چاقو» و دو مستند «حراج بزرگ» و «عقاب بزرگ» اشاره کرد، با آرش انیسی که در سی و نهمین جشنواره فیلم فجر با فیلم «مامان» حضور دارد گفتگویی مفصل داشته ایم که با هم میخوانیم.
فیلم «مامان» چه حرفی برای گفتن دارد؟
واقعا نمی توانم بگویم حرف فیلم چه چیزی است ولی مطمئن هستم فیلم مامان از زبان مردم، در حال و هوای مردم و برای مردم ساخته شده است.
ایده و ذهنیت اولیه ساخت این فیلم از کجا آمد؟
ایده اولیه ساخت مامان شاید در مواجهه چند باره من با فیلم «مادر» علی حاتمی شکل گرفت، جهانی که آن فیلم میسازد و جهانی که فیلم من در مورد یک کاراکتر محوری مثلا مادر انتظار دارد و این اتفاق خوب شکل گرفته است، کنتراستی که بین مامان و مادر علی حاتمی وجود دارد در واقع به شکلی تغییر جامعه ما در این سالها است.
شما علاوه بر کارگردان، تدوینگر اثر نیز هستید، تدوین کار خودتان چقدر باعث میشود بیشتر به نتیجهای که میخواهید برسید؟
وقتی کار را خودتان تدوین میکنید یا وقتی با این آگاهی که قرار است کار را خودتان تدوین کنید پای کار میروید میبینید که در نهایت این شما هستید که باید کار را جمع کنید، خیلی وقتها به عنوان کارگردان سر صحنه چیزی میگیرید و بعد میگویید در تدوین آن را در میآوریم ولی وقتی میبینید خودتان قرار است تدوین کنید دیگر نمی توانید بگویید در تدوین در میآید پس باید سر صحنه به شکلی بگیرید که مطمئن باشید در تدوین در میآید، با توجه به اینکه فیلمنامه را خودم نوشتم و در ادامه خودم هم کارگردانی کردم فکر میکنم در تمام این مراحل حواسم به این بود که قرار است خودم هم تدوین کنم، نکته دیگری که در مورد تدوین وجود دارد این است که من هم کارگردانی و هم تدوین را در ادامه نوشتن میدانم و تدوین برای من چیزی جز نوشتن نیست، زمانی متریال شما تصورات، تحقیق، کلمات و کاراکترهایی است که ساخته اید که این میشود نوشتن و یک موقع متریال شما میشود بازیگرها، فیلمنامهای که وجود دارد، نور و رنگ و صحنه که اینها میشود کارگردانی و در ادامه مجموع متریالها و راشهایی که در این دو پروسه به دست آمده میشود متریال تدوینگر و همه اینها در نهایت به نظر من یک پروسه نوشتن است.
از سال نود و شش که این فیلمنامه را نوشته اید هیچگاه از ساخت آن مایوس نشده اید و این بالاخره به سرانجام رسیدن چه حس دارد؟
هم به عنوان اینکه چندین سال طول کشید این فیلم را بسازم و هم به عنوان اینکه من فیلمنامههای دیگری هم داشتم که حتی پروانه گرفته بودند مطمئنا ساخته شدن فیلمنامه میتواند اتفاق بزرگ و دلچسب و تثیرگذاری در ادامه مسیری که دارم باشد، این نشدنها در تمام این سالها چه در مورد فیلمنامهها و طرحها و ایدههای دیگری که داشتم و چه در مورد فیلمنامه مامان من را به یک شناخت نسبی از خودم و جامعه رساند.
این شناخت چه سودی برای شما داشت؟
این شناخت در نهایت به من کمک کرد با شناخت بهتری از جامعه، خودم و توقعی که از نقشی که برای خودم به عنوان کسی که قصد دارد در فضای فرهنگی این کشور کار کند برسم، با شناخت جامع تری نسبت به این قضیه مسیرم را انتخاب کنم و فکر میکنم این قضیه باعث شود من تحت تاثیر جریانات، دیده شدن صرف و جایزه گرفتن قرار نگیرم، شاید همه این نشدنها به باوری رسیده که در مورد فیلم مامان وجود دارد و من از این قضیه خوشحال هستم.
همکاری با آقای مجید برزگر چقدر به اتفاقهای خوب برای این فیلم کمک خواهد کرد؟
یکی از مهمترین شانسهایی که من در ساخته شدن این فیلم داشته ام حضور مجید برزگر به عنوان تهیه کننده در کنار خودم بوده است، کسی که صاحب نظر است و در عرضه فیلم مستقل صاحب سبک است، کسی که علم فیلم مستقل را دارد.
و چقدر از تفکر ایشان در تکامل داستان استفاده شده است؟
در مورد میزان نگاه ایشان در فیلم مامان باید بگویم که فیلمنامه کاملا نوشته شده بود و بعد به ایشان ارائه کردم، مطمئنا آقای برزگر با نگاه خودشان فیلمنامه را انتخاب کرده اند و به عنوان کاری که میتوانند در رزومه کاری ایشان قرار بگیرد، باز هم میگویم یکی از بزرگترین اتفاقهای این فیلم حضور آقای مجید برزگر در کنار من است.
با برگزاری جشنواره در این شرایط و با وجود کرونا موافق هستید؟
فکر میکنم اگر میتوانستیم در شرایط بهتری و مثلا با یک جا به جایی از بهمن ماه به فروردین یا اردیبهشت که احتمالا شرایط بهتر شود، واکسن آمده باشد یا احتمال خطر کمتری وجود داشته باشد جشنواره را برگزار کنیم بهتر بود، به نظر من این میتوانست اتفاق درست تری باشد ولی در هر صورت تصمیم بر این شده که در این شرایط برگزار شود و حالا امیدوارم هم برگزارکنندهها و هم کسانی که علاقه مند حضور در جشنواره هستند با رعایت پروتکلهایی که وجود دارد کمک کنند خاطره بدی از جشنواره باقی نماند.
فیلم بدون سلبریتی شما چقدر شانس برای دریافت سیمرغ و بعد از آن موفقیت در گیشه دارد؟
مطمئنا کسانی که در فیلم من کار کرده اند، چه جلوی دوربین و چه پشت آن سلبریتی نیستند و یکی از مشخصههای فیلم مستقل هم میتواند همین باشد، بیشتر از اینکه جهان فیلم وابسته به بازیگرها و عوامل باشد وابسته به فیلمنامه، نگاه کارگردان و بازی خوب باشد، من معتقدم ما فیلم مستقلی ساخته ایم که از پس خودش بر آمده است، امیدوارم نداشتن سلبریتی و افراد شاخص در پشت و جلوی دوربین باعث این نشود که تلاشهایی که تک تک افراد برای ساخت این فیلم کشیده اند دیده نشود.
انتقاداتی که به شکل انتخاب فیلمها، تعداد آنها و حذف چند فیلم پر سر و صدا شده را چطور ارزیابی میکنید؟
در مورد شیوه انتخاب باید این را بگویم که با توجه به شرایط امسال این شیوه انتخاب طراحی شده است اما با توجه ه اینکه پیش بینی میکردند حدود صد فیلم برای جشنواره ثبت نام کنند و از بین آنها شصت فیلم شرایط حضور در جشنواره را داشته باشند پس این موضوع بدون در نظر گرفتن چنین استقبال و این تعداد فیلم گرفته شده است، میتوانستند در ادامه با این استقبالی که انجام شد در شیوه داوری و ارزیابی خودشان تغییر بدهند، این موضوع را هم باید در نظر بگیریم که این شیوه برای امسال است و ما هر سال قرار نیست کرونا داشته باشیم، فکر میکنم در نهایت خوب مدیریت شده است، نمی شود به اینکه یک سری فیلمها سر و صدا دارند نگاه کرد که اگر به سر و صدا باشد فیلم ما اصلا نباید ساخته میشد و یا حداقل با آن شیوه تولید نباید به سرانجام میرسید.
بیشتر توضیح میدهید؟
من فکر میکنم جدا از اینکه ما میپذیریم در جشنواره شرکت کنیم مطمئنا این را هم میپذیریم که توسط سلیقههای خاصی که داوران آن جشنواره هستند قضاوت شویم و در این قضاوت نمی توانیم وقتی انتخاب نشدیم بگوییم دارند ما را حذف یا حق ما را ضایع میکنند، این سلیقه داوران است و داورهای دیگر میتوانستند فیلم دیگری را انتخاب کنند و این در همه جشنوارهها در سراسر دنیا وجود دارد، هر کسی در جشنواره شرکت میکند با علم به اینکه سلیقه تعدادی داور یا هنرمند قرار است آنها را سنجش کند وارد میشود پس ما یا این قضاوت را میپذیریم و شرکت میکنیم و یا اگر فکر میکنیم اشتباه است اصلا شرکت نمی کنیم.
- عباسعلی اسکتی
- عکس: بهنوش منصوری