برای پر شدن سالن های تئاتر الزامی به بودن سلبریتی ها نیست!
- شناسه خبر: 63924
- تاریخ و زمان ارسال: ۲۶ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۱۹:۴۱

انتخاب بازیگران بر چه مبنا و المان هایی شکل گرفت؟
حسین میلانی: من هیچ مبنایی برای انتخاب بازیگر ندارم! هر بازیگری ناخودآگاه خودش می آید و سر جای خودش می نشیند، من این وسط هیچ کاره هستم.
نقش چه ویژگی هایی داشت که آن را پذیرفتید؟
محسن نادری: متن را که بررسی کردم برای من خیلی جذاب و متفاوت بود و دوست داشتم که این کاراکتر را زندگی کنم، برای من تجربه ای جذاب بود که ظرفیت همراه کردن مخاطبان را هم داشت.
نازنین زهرا بزازی: من هم بعد از صحبت با کارگردان و خواندن متن، با شخصیت جالب نگین ماجرا آشنا شدم و حس خوبی به آن پیدا کردم، یک دختر مظلوم و ساده که نامزدش پسری است که در اوضاع افتضاح اقتصادی گیر کرده و علیرغم اینکه خانواده شاهین او را اذیت می کنند او دارد تمام تلاشش را می کند که در هر حال و اوضاعی کنار عشق خودش بماند و بهش او آرامش بدهد.
کار کردن با آقای میلانی چگونه تجربه ای بود؟
عسل خاکمردان: آقای میلانی بسیار کارگردان خوبی هستند و بهتر است بگویم لیاقت جایگاه بالاتری را دارند، امیدوارم به تمام خواسته های قلبی شان برسند و جزو کارگردان هایی هستند که اگر افتخار بدهند باز هم برای ایشان بازی خواهم کرد.
فرید گلریز: طبیعتا کارکردن با کارگردانهای مختلف تجربه های متفاوتی به همراه دارد، گاهی ممکن است تبدیل به یک کلاس درس دانشگاه شود و گاه برعکس، کار کردن با آقای حسین میلانی جذاب و آن دوستی و مزاح و شوخی در کنار جدیت بود، ایشان به مرز تئاتر کمدی که به شدت مرز باریکی است به خوبی آگاه و واقف بودند و برای من تجربه ارزنده ای در ژانر کمدی بود، نکته دیگر اینکه پیام متن و حتی خنده مخاطب برای ایشان از هر چیز دیگری مهم تر بود.
فضا چقدر برای رشد جوانها در دنیای نمایش امروز مهیا است؟
مارال کریمی: قطعا فضا هر روز در حال گسترش است، تا چندین سال پیش این تعداد سالن و این همه پلاتو نبود و حالا آموزشگاهها هر روز بیشتر می شوند، درست است که به خاطر افزایش امکانات و علاقمندان رقابت بیشتر شده اما هیچ تلاش و شایستگی بی جواب نیست.
نازنین زهرا بزازی: ظاهرا گستره انتخاب وسیعی برای جوان علاقهمند به عرصه بازیگری و تئاتر برای گزینش موسسه آموزشی وجود دارد اما متاسفانه در عمل برای ورود موثر به صحنه نمایش و بروز استعداد وتوانایی ها باید به روابطی خارج از ضابطه و اصول متوسل شوند.
شرایط تئاتر را حالا بعد از کرونا و اعتراضات چگونه می بینید؟
علیرضا رسول زاده: تئاتر هنر زنده است و درک آن لازمه تفکر است، در شرایط کرونا و شیوع ویروس مشکلاتی بوجود آمده ولی شرایط به گونهای پیش رفت که اعتراضات مردمی کاملا روی تئاتر و اجراها تاثیر زیادی گذاشت، اما حالا شرایط کمی بهتر شده و مخاطب ها دوباره با سالن ها آشتی کرده اند.
سینا منتظری: بعد از کرونا و اعتراضات دیگر خبری از رسالت بر روی صحنه نیست و در برای آدم های نالایق باز شده است، مخاطبان ثابت با تئاتر قهر کرده اند و قیمت بلیط ها سر به فلک کشیده است، مگر غیر از این است که هنرمند باید همراه مردم باشد و حرفش را بزند، عمدتاً گروه های جوان مشغول به کار هستند که از طرف بزرگان عرصه حمایت نمی شوند و ارشاد بیشتر از هر وقت دیگری درگیر ممیزی ها است، کنش و درام قصه را هم عوض می کنند و من جوان صاحب نامی را دیده ام که متن ایشان سه بار از طرف مرکز رد شده است، مگر غیر از این است که هنرمند باید همراه مردم باشد و حرفش را بزند؟ بدنه اعتراضات و درگیری ها به تئاتر ضربه به شدت بزرگی زد چون عمدتا بیشتر درگیری ها در مرکز شهر بود، ما تئاتری ها خانواده ای بزرگ هستیم که چند وقتی است یک سری از اعضای ما ممنوع الکار هستند و توفع ما از خانه تئاتر و مراکز مربوطه این است که به این دست مسائل بچه های تئاتر رسیدگی کنند، بیشتر بازیگران با استعداد و پرتلاش مشغول کار دیگری هستند و نانشان از جای دیگری است، من خودم به شخصه روزی خودم را از جای دیگری کسب می کنم.
تئاتری ها چقدر در تماشای آثار همدیگر یا تبلیغ برای کار همکارانشان هوای همدیگر را دارند؟
فاطمه محسنی: بچه های تئاتر تا جایی که می توانند از همدیگر حمایت می کنند.
سید حسن عبادی: تبلیغات در انواع مختلف و به خصوص تبلیغات زبانی از عوامل بسیار مهم جذب مخاطب شمرده می شود.
علی قلیچ خانی: اگر بخواهم واقعیت را بگویم خیلی خیلی به ندرت این اتفاق در بین بچه های تئاتری می افتد و این واقعا جای تاسف دارد، چون ما جامعه هنری برای دیده شدن باید زنجیروار کنار یکدیگر باشیم.
مافیا و باندبازی در تئاتر هم وجود دارد؟
فاطمه محسنی: مافیا و باندبازی همیشه بوده ولی اگر راهی فراهم کنند برای هنرجوها و هنرمندان که در این عرصه بیشتر و بهتر فعالیت کنند تا حدی مشکلات حل می شود.
مارال کریمی: نمی دانم منظور از مافیا و باندبازی دقیقا چه است ولی اساس کار تئاتر همکاری گروهی و تداوم فعالیت گروه است، من مدت زیادی نیست وارد تئاتر شده ام اما فکر نمی کنم کسی که شایستگی و هنر فعالیت تئاتری داشته باشد به خاطر باندبازی نتواند کار و پیشرفت کند، همه چیز بستگی به خود شخص و تلاش و مداومتش در این مسیر دارد.
تلخی ها و شیرینی های تئاتر از نظر شما چیست؟
شایان امیری: شیرینی زیاد دارد، از اولین روز تمرین تا آخرین روز اجرا، تلاش بازیگرها و عواملی که به سختی بیرون از اجرا کار می کنند ولی کوچکترین کم فروشی انجام نمی دهند، مخاطبانی که به شدت جزیی نگر هستند و چیزهای خیلی کوچک که از قبل به آنها فکر شده را متوجه می شوند، ولی اینکه تئاتر با وجود قدرت درآمدزایی بالایی که دارد نتوانسته برای عواملش یک منبع درآمد امن و مطمن باشد و آنها مجبور هستند چند جا کار کنند تلخ است، در واقع عشق آنها به صحنه شیرین است ولی اصل تصویر که یک نفر نتواند از جایی که عاشق آن است و استعداد دارد درآمد کسب کند تلخ است، شبهایی که سالن با تعداد پایین اجرا می رود هم می تواند تلخ باشد، اگر چه که ما حتی به خاطر حضور یک نفر هم خوشحال می شویم و تفاوتی در کار ما ندارد اما اینکه لذت سالن پر را آن شب نچشیده ایم تلخ است، در کل تئاتر ترکیب تلخی و شیرینی است و همین هم زیبا است.
علیرضا رسول زاده: از نظر من یکی از شیرینی های تئاتر این است که وقتی عاشق آن باشید، هر شب که برای اجرا می روید انگار اولین بار است و حتی بعد از سی شب اجرای یک کار همان لذت و شور اولیه را دارید، لذتبخش است که وقتی پا روی صحنه می گذارید طوری انرژی دارید که همان شب اول داشته اید، هنر تئاتر وسیله ای است برای نشان دادن شیرینی ها و تلخی های زندگی ولی یکی از تلخی های تئاتر از نظر من مظلومیت و گوشه نشینی آن و مخاطبانی که هر روز کمتر و کمتر می شوند.
فرید گلریز: واقعیت این است که از نظر بنده تئاتر واقعا لحظات تلخی ندارد و ای کاش می شد لحظات را فیلم گرفت و لحظات تئاتر جز عمر ما محسوب نمی شود، تیم تئاتر خوب دقیقا مثل خانواده هستند، شیرین ترین لحظات زمان وارد شدن در گروه جلسه معارفه، تمرینات و خصوصا اجرا است، آنجا که لحظاتی را تجربه می کنیم که در بیرون هیچ وقت تجربه نمی کنیم و من خوشبختم که در عرصه هنر هستم، تلخ ترین زمان هم روزهای پایانی اجرا و جدایی از گروه و خداحافظی با کسانی است که ماه ها و حتی بیشتر از اینکه پیش خانواده بوده اید با آنها وقت گذرانده ایم، پایان کلام ها، خنده ها، شادی ها، حتی غم ها هم در تئاتر دنیای متفاوتی است.
وجود کاراکتر یا متن های کمدی حتی کوتاه چقدر به جذب و رضایت بیشتر مخاطب کمک می کند؟
سید حسن عبادی: امروزه فضای تئاتر در ایران طالب کمدی هر چند کوتاه حتی در فضای جدی است، دلیل آن هم آشنا نبودن عامه مردم با هنر تئاتر است که نشان می دهد برای جا افتادن فرهنگ تئاتر در این کشور تلاش کافی صورت نگرفته است، لذا از یک طرف وجود کمدی در کار هر چند این کمدی کوتاه باشد، به رشد مخاطبین چه از لحاظ کمی و چه کیفی کمک میکند تا با فرهنگ و هنر تئاتر ذره ذره آشنا شوند.
علی قلیچ خانی: به نظر من با شرایطی که امروزه ما در کشورمان داریم و به خاطر شرایط بد اقتصادی و حال بد مردم ما باید فضای کمدی استفاده کرد، شاید کمی لبخند را به مخاطب بدهیم و آنها را به سالن های نمایش بیاوریم، البته کمدی موقعیت و نه کمدی احمقانه!
هادی رضایی: اصولا در هر ژانر و سبکی بنا به هنر و خلاقیت کارگردان که وظیفه هدایت درست تیم را به عهده دارند، در بخش هایی از نمایش و برای سر نرفتن حوصله مخاطب کمدی چاشنی خواهد شد، حالا اگر ماهیت کار کلا کمدی باشد که تکلیف کاملا روشن است و خواه ناخواه مخاطب جذب خواهد شد، چه بهتر که در کنار این کمدی، محتوا و خوراک فکری هم به کار گرفته شود که خروجی مطلوب تری از لحاظ جامعه شناختی به وجود بیاید، در این نمایش این اتفاق با موفقیت افتاده و همراه با کمدی درست و البته کمدی موقعیت محتوا و خوراک فکری هم به مخاطب داده می شود و این برگ برنده نمایش کلردیازپوکساید است.
به شکلی می شود گفت شما نقش محوری داستان هستید، این کار شما را سخت تر نمی کند؟
هادی رضایی: به طبع محوری بودن نقش در نمایشی که بدون خروج از صحنه یک پرده تا انتها حضور بازیگر روی صحنه الزامی می شود کار را برای بازیگر سخت تر می کند اما محوری بودن یا نبودن نقش و اصلی و فرعی بودن هیچ فرقی ندارد، بازیگر باید وظیفه و رسالت هنری اش را روی صحنه به بهترین نحو به مخاطب ارائه بدهد و من تمام تلاشم همین بوده و است و انشالله خواهد بود.
موفق شدن در تئاتر بیشتر تکنیک و خلاقیت های فردی است یا دانش و سواد هنری و آکادمیک؟
مریم سعیدی: به نظر من این دو کنار هم لازم است، دانش هنری و آکادمیک در کنار تکنیک و خلاقیت ولی از همه مهمتر فردی است که تحصیلات را فرا می گیرد وگرنه تحصیلات که به خودی خود ارزشی ندارد، این که بدانیم کجا و به چه شکل چیزهایی که یاد گرفته ایم را استفاده کنیم نیاز به خلاقیت و تجربه دارد و در این رشته مهمترین چیز جسارت و صبر و استمرار است.
آذین فهیمی: هر دو کنار هم خیلی تاثیر دارد اما به نظر من فهمیدن تئاتر خیلی مهم است، اگر فقط تحصیل باشد و تئاتر را نفهمید یا فقط تکنیک بلد باشید و باز هم ندانید و نفهمید و تئاتر را با وجودتان حس نکنید یک جای کار می لنگد!
این اجرا فاقد حضور سلبریتی ها است، چه المان هایی باعث می شود سالن پر شود؟
مریم سعیدی: این گروه حدودا چهار ماه تمرین داشته و بیشتر بچه ها سابقه چند سال کار تئاتر را دارند، کارگردانی کل گروه را کنار هم به درستی هدایت می کند و همدلی و رفاقت بین بچه های گروه خیلی کمک کرد که این کار با انرژی خوب به اجرا برود، این انرژی به مخاطب هم انتقال پیدا می کند، اعتقاد من بر این است که در تئاتر برای پر شدن سالن الزامی بر بودن سلبریتی نیست و وقتی متن خوب درست کارگردانی و اجرا شود قطعا مخاطب خواهد داشت.
تئاتر چه خصوصیاتی دارد که بازیگران آن اینچنین شیفته آن هستند؟
آذین فهیمی: بازی در تئاتر یعنی به چالش کشیدن بازیگر، وقتی که بازیگر لایو بدون کات اجرا می کند باعث می شود توانایی خودش را محک بزند و پیشرفت خودش را در نقشهای مختلف ببیند، رشد فردی و گروهی را روی صحنه با گوشت خون حس کند، یک زندگی و داستانی را در تایم کوتاه و بدون دوربین زنده و در لحظه روی صحنه همراه با لمس نگاه تماشاچی در چند قدمی خودش رقم بزند و با خلاقیت در بازی تماشاچی را مجذوب خودش کند، خنده ها و گریه های تماشاچی را حس کند و ببیند و همچنین تشویقشان را ببیند، دیدن اینها در پایان اجرا برای بازیگر تئاتر لذت بخش است.
تئاتر برای شما چه تعریفی دارد؟
محسن نادری: زندگی کردن روی صحنه.
عسل خاکمردان: تئاتر برای من یعنی زندگی، من شخصا عشق واقعی را در تئاتر بدست آورده ام، با همه سختی هایی که در این چهارده سال کشیده ام این تئاتر بوده که هر لحظه کنار من بوده است.
شایان امیری: تعریف های متفاوتی از تئاتر در ذهنم است، می شود آن را دارویی دانست برای آگاهی بخشی یا اصلاح اخلاقی، می شود آن را یک رسانه خیلی قوی برای شادی و سرگرمی در نظر گرفت و می شود آن را یک هنر ناب و دست نخورده در دنیای تصویر تصور کرد که توانایی این را دارد خیلی بین مردم موفق باشد، در کل تئاتر مجموعه ای از همه هنر ها است و اصل بکر بودن یک هنر را شدیدا حفظ کرده و با مخاطب خودش همیشه صادق بوده است.
استقبال از اجرا تا امروز چگونه بوده است و مخاطب اجرا بیشتر چه نوع آدمهایی هستند؟
علیرضا سلطانیان: استقبال خیلی خوب و زیاد بوده و عمدتاً خانواده ها و هنرمندان مخاطب ما بوده اند.
حسین میلانی: خدا را شکر، مخاطب های ما مخاطب های خاص و عام و همه با همدیگر هستند و هر دو نوع مخاطب تا امروز راضی بوده اند که این لطف پروردگار است، با اینکه ما سعی نکرده ایم که یک گروه از مخاطب را فقط راضی نگه داریم چون تئاتر اینگونه است که معمولا یک گروه مخاطب را باید راضی نگه دارید، ولی با این وجود من از هر دو نوع مخاطب کامنت های مثبت داشته ام و اکثر مخاطب هایم وقتی می روند دوباره برمی گردند و کار را می بینند که باز هم می گویم این لطف خدا است.
عباسعلی اسکتی
عکس: شیما عبدالوند